علت علمی مو به تن سیخ شدن را بدانیم
تاریخ انتشار: ۴ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۳۹۹۹۸۴۳۵
به گزارش خبرگزاری صداوسیما؛ مرکز سمنان،️ همه ما این تجربه را داشتهایم که وقتی سردمان میشود پوستمان دچار برآمدگیهای کوچکی میشود و موهای بدنمان در مرکز این برآمدگیها سیخ میشوند. اما چرا این اتفاق میافتد؟ یکی از نظریههای پیشرو این است که این ویژگی از گذشتههای دور، هنگامی که ما بدنهایی بسیار پرموتر از امروز داشتهایم، به گرم شدن ما کمک میکرده است و همچنین برای ترساندن شکارچیان مفید بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مو به تن سیخ شدن به برجسته شدن محل رویش مو در سطح پوست فرد اشاره دارد و معمولاً هنگامی که یک فرد تجارب قوی و احساسات شدید مانند ترس، شادی را تجربه میکند رخ میدهد.
اصطلاح پزشکی این موضوع cutis anserina یا horripilation است. ایجاد این نوع برجستگی روی پوست در انسان تحت استرس است که به عنوان یک پاسخ تحریکی در نظر گرفته میشود و احتمالاً ریشه در ویژگیهای تکاملی نوع بشر دارد.
یک امکان محتمل برای آن این است که با افزایش مقدار هوای به دام افتاده در سطح بیرونی پوست مملو از موی نیاکان بشر عاملی برای بزرگتر و تهاجمیتر به نظر رسیدن آنها برای ترساندن شکارچیان و گرم کردن بدن بوده است. اما از آنجایی که این اتفاق در بدنهای امروزی ما که موهای نازک و کمی دارد چنین کاربردهایی ندارد، دانشمندان از خود سؤال میکنند که چرا این ویژگی تکاملی که باید مدتها پیش از بین میرفت، هنوز ادامه دارد. بنابراین محققان دانشگاه هاروارد برای مطالعه جدید بررسی کردند که در سطح سلولی در این رویداد چه میگذرد تا بفهمند چه مزایای دیگری دارد.
در آزمایشهایی که روی موشها انجام شد، محققان هدف بالقوهای را در مورد این اتفاق دریافتند. به نظر میرسد سلولهایی که باعث مو به تن سیخ شدن میشوند در تنظیم سلولهای بنیادی که باعث بازسازی و احیای مو و فولیکول مو میشوند، نقش اساسی دارند. این اثر با استمرار هوای سرد افزایش یافت. این بدان معنی است که مو به تن سیخ شدن یا مو شقی در واقع یک راهحل است برای اینکه بدن سعی میکند رشد موهای جدید را تحریک کند تا ما را در طولانیمدت گرمتر نگه دارد.
این واکنش خاص برای سازگار شدن بافت با تغییرات در دنیای بیرون مانند تغییرات دما مفید است. این یک پاسخ دو لایه است. مو به تن سیخ شدن راهی سریع برای ارائه نوعی تسکین در کوتاهمدت است اما هنگامی که سرما استمرار مییابد، یک مکانیسم خوب برای سلولهای بنیادی است تا بدانند شاید زمان آن رسیده است که پوشش موهای جدید را تولید کنند.
واکنشی مشترک بین پستانداران
جوش غاز و سیخ شدن موقتی موهای سطح پوست، زمانی رخ میدهد که عضلات «پیلوئرکتور» منقبض شود؛ این ماهیچههای کوچک متصل به فولیکولهای مو هستند که با منقبض شدن، موها را به سمت بالا میکشند و به واکنش آنها «پیلوئرکشن» گفته میشود. پیلوئرکشن را سیستم عصبی سمپاتیک هدایت میکند که توسط سرما، ترس یا یک تجربه شگفتانگیز برانگیخته میشود، اما چرا؟ دکتر روچ میگوید یکی از کارکردهای زیستی پیلوئرکشن که در همه پستانداران وجود دارد، این بوده که بدن را گرم نگه دارد. مثل وقتی که هوای سرد باعث سیخ شدن موهای پستانداران میشود و به اینترتیب لایهای از هوا زیر پوست حیوان ایجاد میکند که باعث عایقسازی بدن در برابر سرما میشود. کارکرد دوم جوش غاز، حفاظت از موجود زنده در برابر تهدیدهای بالقوه است. وقتی تهدیدی نزدیک میشود، ماهیچههای پیلوئکتور با انقباضشان ظاهری پفکرده به موجود زنده میدهند که به دیگران پیام «نزدیک نشوید»، میدهد. خب واضح است که این یکی کارکرد موی سیخشده هم برای بدن انسان طراحی نشده است. با اینحال ترس، خطر، سرما و تجربههای هیجانی خاص مثل شنیدن یک قطعه موسیقی باعث واکنش جوش غاز در بدن ما میشود.
همکاری جالب بین «مغز عاطفی» و «مغز متفکر»
«میچل کالور»، محقق روانشناسی و موسیقی میگوید برای درک بهتر جوش غاز باید بدانیم که دو سیستم متفاوت در مغزمان داریم؛ مغز عاطفی و مغز متفکر که به اتفاقات پیرامون ما واکنشهای مختلفی نشان میدهد. مغز عاطفی، دایم مترصد تهدید است؛ بلافاصله بعد از درک خطر فعال میشود و نسبت به موقعیتهای خطرناک و غافلگیرکننده، واکنش فیزیولوژیکی خودکار نشان میدهد که بهعنوان پاسخ «جنگ یا گریز» شناخته میشود. برای مغز عاطفی، چیزی بهنام غافلگیری خوشایند وجود ندارد؛ بنابراین برای مثال وقتی صدای بلند و قوی یک قطعه موسیقی شنیده میشود، مغز عاطفی آن را بهعنوان موسیقی پردازش نمیکند بلکه چیزی شبیه به فریاد یعنی صدایی تهدیدآمیز میشنود. قطعات موسیقی که شامل هارمونیهای غیرمنتظره یا تغییرات ناگهانی در صدا هستند، میتوانند باعث «جوش غاز» و لرز شوند، چون انتظارات شنونده را نقض و مغز را متقاعد میکنند که چیزی اشتباه پیش میرود، اما چند ثانیه بعد، مغز متفکر ارزیابی مجدد شناختی از موقعیت انجام میدهد. نتهای بلند را بهعنوان موسیقی تشخیص میدهد، آن را غیرخطرناک تفسیر و مغز عاطفی را خاموش میکند؛ به اینترتیب جوش غاز هم محو میشود. این مفهومِ «نقض انتظارات» که درواقع نوعی «تنش زیباییشناختی» بهشمار میرود، ناشی از واکنش مغز عاطفی است به تهدید درک شده و بهدنبالش کاهش آن تنش زمانی که مغز متفکر، محرک مدنظر را خوشایند و غیرتهدیدآمیز تشخیص میدهد. بهعبارت دیگر وقتی ما چیزی را بهعنوان تنش زیباییشناختی (و نه تهدید واقعی) درک میکنیم، دوپامین (مشهور به هورمون شادی) ترشح میشود؛ برای همین ما سیخ شدن موهای بدنمان را بهعنوان یک موقعیت خوشایند تجربه میکنیم.
منبع: خبرگزاری صدا و سیما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۹۸۴۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زنان بدون فرزند شادتر هستند یا مادران؟
حرفهایش را به نتیجه تازهترین تحقیقات علمی ارجاع میدهد که کسی، اما و اگری برایش نیاورد؛ برای همین هم سفت و محکم ادامه میدهد و از پژوهشهایی علمی میگوید که زنانی که فرزندی ندارند، زندگی شادتر و سالمتری نسبت به زنانی که مادر شدن را تجربه کردهاند، دارند.
این بخش کوتاهی از یکی از برنامههای شبکهای فارسیزبان است که بهتازگی تعطیل شده است، اما فارغ از همه پیشزمینهها و قصاوتهایمان نسبت به اهداف این شبکه و زیرسؤال بردن نهاد خانواده، واقعا تحقیقات علمی چنین نظری دارند؟ زنان بدون فرزند، زندگی شادتری نسبت به مادران دارند؟ این سؤالی است که مرور برخی از پژوهشهای علمی و گفتگو با کارشناسان این حوزه، میتواند به آن پاسخ بدهد! «این نتایج علمی، از کدام دادههای بهدست آمده حرف میزنند؟ کدام مادران؟ در کدام مناطق؟ با کدام ساختار شخصیتی؟» این را فیروزه روستا، متخصص و مشاور سلامت مادران میگوید که تحقیقاتی اینچنینی را رد میکند و معتقد است که بدون شک، تعریف شادی در آدمهای مختلف، متفاوت است: «برخی افراد، ساختار شخصیتیشان بهگونهای است که انرژی بالایی دارند و بهطور کلی شخصیتی برای مادری کردن دارند؛ این افراد اگر مادر نباشند و مادری نکنند، غمگین خواهند بود. اما از طرف دیگر، برخی افراد استقلال بیشتری دارند، انرژیشان را از تنهایی و سکوت میگیرند و ممکن است با مادری کردن، آنچنان که باید، ارتباط برقرار نکنند.» در واقع خانم روستا میگوید که نمیتوان خوشحالی از مادر بودن یا نبودن را به همه آدمها و همه زنان ارتباط داد؛ بلکه این موضوع ارتباط مستقیمی به ویژگیهای شخصیتی آن زن دارد. پس تحقیقاتی که همه زنها یا قریب بهاتفاق آنها را در یک دسته جای میدهد و راضی یا ناراضی از مادری خود میداند، تحقیقات جامع و کاملی نیستند و نمیتوان به آنها استناد کرد.
چیزی شبیه گرسنگی
آنچیزی که نمیتوان آن را پنهان و کتمان کرد، غریزه مادری است که نهفقط در وجود انسانها، بلکه در وجود حیوانها هم به شکلی ویژه وجود دارد. موضوعی که فیروزه روستا آن را به گرسنگی و نیاز به غذا خوردن تشبیه میکند: «خب بر کسی پوشیده نیست که اگر انسان از نیازهایش عبور کند و به آنها پاسخ بدهد، حالش بهتر و انسان شادتری خواهد بود.» به نظر میرسد که اگر از منظر علمی و پژوهشی هم بخواهیم تبعات خوشحالی یا ناراحتی مادر بودن را بررسی کنیم، پاسخ دادن به نیاز و غریزه مادری، باعث میشود که آن زن، فردی شادتر از کسی باشد که این غریزه را نادیده گرفته استکلیشهای است، اما واقعیت دارد؛ اینکه دختران از همان دوران کودکی و در بازیهایشان هم همیشه نقش مادر را دارند؛ آنها برای بچههای کوچکتر از خودشان یا عروسکهایشان نقش مادر را ایفا میکنند. اتفاقی که البته صرفا مختص به کشور ما نیست که آن را محصول سنت و فرهنگ ایران بدانیم بلکه عروسکبازی و مادری کردن، یک بازی بینالمللی برای دخترانی در هرکجای این جهان است.
موضوعی که نشاندهنده ریشه ذاتی دختران به مادر بودن و فرزند داشتن است. این ماجرا تا آنجا پیش رفته است که حتی بهزیستی هم یکی از بندهای قوانینش را به دختران مجردی اختصاص داده است که تمایل به فرزندخواندگی دارند؛ دخترانی که نیاز به مادری کردن در وجودشان ریشه دارد و حالا بههر دلیلی، شرایط ازدواج و فرزنددار شدن برایشان مهیا نشدهاست! حالا چه میشود کرد؟ بهزیستی دومین اولویت درخواستهای فرزندخواندگیاش بعد از زن و شوهری که هیچوقت صاحب بچه نشدهاند را به این دختران مجرد و سپس به زن و شوهری که بچهای دارند و تمایل دارند فرزند بعدیشان، فرزند خونی خودشان نباشد اختصاص داده است. در واقع این نیاز آنقدر جدی است که در اولویت دوم قرار گرفته است و اتفاقا خبرها و آمارهای بهدست آمده نشان میدهد که استقبال و تقاضای دختران جوان از این قانون، بیشتر از آن چیزی که پیش از این تصور میشد؛ انگار که حالشان با داشتن بچه، بهتر است!
این ظاهر نهچندان شاد!
اما چرا آنچه ما در جامعه از یک مادر میبینیم، چندان شاد و خوشحال به نظر نمیرسد؟: «واقعیت این است که انتظاری که جامعه امروز از زنان و مادران دارد، با ۴۰سال پیش فرقهایی جدی و اساسی دارد. زنان در چنین جامعهای باید زیبا و خوشاندام باشند، از منظر علمی و اجتماعی، حرفی برای گفتن داشته باشند، مادری ایدهآل باشند، از همسرشان حمایت کنند، حواسشان به پدر و مادرشان باشند، اوضاع خانه را همیشه در بهترین حالت خود نگه دارد و... خب همه اینها باعث میشود که زن، انرژی زیادی صرف کند، خسته شود و نتواند از مادری کردن که حالا به همه مسئولیتهای قبلیاش اضافه شده، آنطور که باید لذت ببرد و شاد و خوشحال به نظر برسد.» خانم روستا میگوید که زنان بهواسطه مادری کردن و مادر بودن، نیاز به حمایتهای بیشتری از آنچه امروز در حال اجراست، دارند تا بتوانند دوباره خوشحالی واقعی و وجودی خودشان را ابراز کنند: «آنوقت است که میتوانیم بگوییم مادران، به سبب پاسخ به غریزهشان و از طرف دیگر بهدلیل حمایتهایی که از آنها میشود، افراد شادتری نسبت به کسانی هستند که فرزندی ندارند.»، اما این حمایت چقدر عملی میشود؟ به نظر میرسد که در روزگاری که همه دولتها به سمت افزایش جمعیت میروند، لازم است که فکری به حال ارتباط عاطفی و پیوند عمیق و امنیتی که فرزند از مادرش میگیرد، بکنند. آنوقت است که اگر مادری بداند بعد از بچهدار شدن و استراحت لازم، سرکارش برمیگردد و صندلیاش برای او حفظ خواهد شد، خوشحال خواهد بود. در غیر این صورت، از مادری که همه مسئولیتها بر دوش اوست، شغلش را از دست داده، بیخوابی میکشد، خسته است و... چه انتظاری برای شاد بودن داریم؟: «در این میان فراموش نکنید که بخش قابلتوجهی از این حمایتهای لازم، از سمت پدران و همسران است که تامین میشود و زمینه را برای حال خوب مادر فراهم میکند.»
منبع: روزنامه جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی خواندنیها